جدول جو
جدول جو

معنی خلق تنگ - جستجوی لغت در جدول جو

خلق تنگ(خُ تَ)
عصبانی. غضبناک. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خلق تنگ
بی حوصله، بی تاب، بدخلق، بداخلاق، عصبی، خشمگین
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل تنگ
تصویر دل تنگ
تنگ دل، اندوهگین، غمناک، افسرده
فرهنگ فارسی عمید
(خُ تَ)
عصبانیت. غضبناکی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ تَ)
کهنه تر. ژنده تر: و کار عالم هر سال بی رونقتر می گشت و لباس معاش خلق هر ماه خلق تر می شد. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(مُ / مَ تَ)
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مل تنگ
تصویر مل تنگ
کسی که حوصله در شراب خوردن نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل تنگ
تصویر دل تنگ
((~. تَ))
اندوهیگن، آزرده، ناخوشایند، افسرده
فرهنگ فارسی معین